«هفت نظریه در باب دین»


«هفت نظریه در باب دین» نوشته دانیل پالس استاد مطالعات ادیان دانشگاه میامی‌ست.
پالس در این کتاب نگاهی به هفت رویکرد مهم به دین دارد. او در این به سراغ برجسته‌ترین نماینده هر رویکرد می‌رود و بر اساس مهمترین آثار آن نویسنده به بررسی، تحلیل و سپس نقد آن رویکرد می‌پردازد.
نمایندگان این رویکردها به ترتیب عبارتند از:
۱. تایلور و فریزر
۲. زیگموند فروید
۳. امیل دورکهایم
۴. کارل مارکس
۵. میرچا الیاده
۶. ایوانز-پریچارد
۷. کلیفورد گیرتز
هرچند کتاب در ظاهر به عنوان درآمدی بر این رویکردهای مختلف به حساب می‌آید، صورت‌بندی دقیق پالس در بیان هر رویکرد و نکته‌سنجی‌های موشکافانه‌ او در نقد هر رویکرد اثر را فراتر از یک معرفی و مقدمه صرف کرده‌است.
با مطالعه این کتاب خواننده با مهمترین رویکردهای معاصر به دین آشنا می‌شود و نقاط قوت و ضعف هر رویکرد را درمی‌یابد. گستره مطالعات پالس (که از منابع هر بخش به خوبی پیداست) و نگاه منصفانه او ارزش اثر را دوچندان می‌کند. دو فصل آخر کتاب که به دیدگاه ایوانز-پریچارد و کلیفورد گیرتز می‌پردازند از معدود متون فارسی‌ست که به این دو دیدگاه می‌پردازد و از نظر من بسیار جذاب است.
پالس بعدا دو ویراست دیگر از این اثر با عنوان «هشت نظریه در باب دین» و «نه نظریه در باب دین» نگاشت و در ویراست آخر دیدگاه ماکس وبر و ویلیام جمیز را نیز اضافه کرد.
 اما در مورد ترجمه باید گفت که به نظر می‌رسد مترجم آنچنان که باید از پس ترجمه کار برنیامده‌‌است. مواردی از اصلاحات نه چندان پیچیده تخصصی درست ترجمه نشده‌اند و برخی جملات بسیار مبهم هستند. همچنین پانویس‌های اثر ترجمه نشده‌اند و صرفا به همان زبان اصلی در پایان هر فصل آمده‌اند. علاوه بر نقد‌های نویسنده بر هر رویکرد جناب نویسنده هم نقدی را در هر بخش اضافه کرده‌اند که مایه چندانی ندارد. با وجود این نکات همچنان مطالعه این ترجمه را توصیه می‌کنم.
«هفت نظریه در باب دین» را آقای محمدعزیز بختیاری ترجمه و انتشارات موسسه‌ آموزشی و پژوهشی امام خمینی (موسسه آقای مصباح) منتشر کرده است.
پ.ن: در مورد صفحه‌آرایی و طراحی جلد و چاپ و... هم چیزی نگویم بهتر است!

پدیدارشناسی انسان در کیش مانی/ ع.دهقان نژاد

 
بسم الله نور
 
به جای مقدمه:
 
اولین چیزی که به ذهن یک ایرانی با شنیدن نام مانی متبادر می شود چیست؟ دومین پیامبر ایرانی پس از زرتشت (ترجیح می دهیم  مزدک را یک جنبش بدانیم تا دین)، پیامبر باغهای اشراق؟ فرشته روشنی؟ یک ثنوی بدعت گذار؟ به نظرم در کنار هرکدام از این مفاهیم و  یا موارد دیگری که به ذهن شما می رسد یک احساس نهفته است. یک حس مشترک، شاید نوعی همزاد/همذات پنداری و حتی شاید ترحم. شاید بتوان این حس را تاریخی دانست که به صورت بالواسطه تجربه کرده ایم و در ضمیر ناخودآگاه ما نهفته است. البته این تاریخ فرازیسته محدود به ملیت نیست و یک مفهوم بشری و چه بسا وجودی ست. لیکن طبیعی ست که این احساس در میان عموزادگان ایرانی با مانی بیشتر است تا لائوتزو. (هرچند که نوادری هستند که کالمعدومند!)
تاریخ . چه بسا تاریخ دینی همواره زنده است. میراث به جا مانده از اعصار کهن همواره بیش از آن است که یک مرده ریگ پنداشته شود. البته تلاش در جهت حفظ این میراث همچون تلاش در جهت از میان بردن آن عقیم است. ما میراث دار عموزادگان دره نئاندرتال هستیم.
این پراکنده گویی که به جای مقدمه نگاشتم برای معرفی مقاله دوست گرامی ع. دهقان نژاد بود. از یک نظرگاه می توان سه بخش عمده را در اندیشه های دینی و فلسفی شناسایی کرد:
1. خداشناسی
2. جهان شناسی
3. انسان شناسی
البته این سه بخش آنچنان در هم تنیده است که به راحتی قابل تفکیک نیستند.
نگارنده در این مقاله به ابعادی از انسان شناسی اندیشه های مانوی پرداخته است.
مطالعه این مقاله برای دانشجویان ادیان و دوستداران فرهنگ ایران خالی از فایده نخواهد بود.
با تشکر.
 
م.ا.محب علی
  

فایل pdf+ مقاله را از اینجا دریافت کنید:

پدیدارشناسی انسان در کیش مانی (281kb)

 

صدر اسلام/ژوزف فان اس

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


((اِنَّ لربکم فی ایامِ دهرِکم نفحاتٍ من رحمتهِ٬ اَلا فتعرَّضو لَها))

 

صدر اسلام

گفتگویی با یوزف فان اس، پژوهشگر اسلام

 

آیا اسلام با ظهور محمد[ص] به کمال رسیده بود؟ چه می توانیم دقیقاً درباره صدر اسلام و اولین فرقه ها و عقاید اسلامی بدانیم.

 

آیا اسلام با ظهور محمد[ص] به کمال رسیده بود؟ چه می توانیم دقیقاً درباره صدر اسلام و اولین فرقه ها و عقاید اسلامی بدانیم. پژوهشهای یوزف فان اس اسلام شناس آلمانی به این مسائل اختصاص یافته است. کریستیان مایر روزنامه نگار و اسلام شناس جوان با او در این باره مصاحبه کرده است.

فایل pdf+ مصاحبه با ژوزف فان اس (kb 306)

ادامه مطلب...

ادامه نوشته

فهرست آثار هانری کربن

بسم  الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین

ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات من رحمته الا فتعرضوا لها


بدون شک هانری کربن(1903-1978)  جزء بزرگترین دین شناسان، ایران شناسان و شیعه شناسان تاریخ دین شناسی ست. او همچنین از اندیشمندان برجسته قرن بیستم به حساب می رود. تلاش های او در کرسی اسلام شناسی مرکز مطالعات عالی دانشگاه سوربن، دانشگاه تهران، انجمن حکمت و فلسفه و.... بر اهل پژوهش آشکار است. نظر به آثار هانری کربن همواره مایه افتخار من به مکتب تشیع بوده است. نه اینکه اثبات حقانیت مکتب حقه شیعه نیازمند سخن کربن باشد، نه اینگونه نیست. اما جذابیت های یک مکتب اینچنینی برای کسی که به نحوی شاگرد مارتین هایدگر بوده است نشان از عمق باطنی این مکتب و یپام آن برای انسان معاصر دارد. برای مثال  کتاب های تاریخ فلسفه اسلامی، ارض ملکوت، مکاتبات با علامه طباطبایی و... هانری کربن را بنگرید.

آری، یونگ، ایلیاده، کربن و دیگر همقطارانشان اثبات کردند خدا نمرده است و انسان همواره با خداست. خدا نیز هیچ گاه انسان را تنها نمی گذارد. یاد جمله الیاده افتادم. روز درگذشت هانری کربن؛ میرچیا الیاده در دفتر خاطراتش در تاریخ 7 اکتبر 1978 نوشت: "هانری زجر نکشید. با صفا و آرامش مرد؛ چه مطمئن بود که فرشته ی نگهبانش او را انتظار می کشد".

 


هانری کربن (سمت چپ تصویر) به همراه کارل گوستاو یونگ (سمت راست تصویر)

در ادامه مطلب فهرستی از آثار کربن که آقای اوگوستن لوپز توپاژاس آماده کرده اند را آورده ام. همچنین فایل +pdf این فهرست را از اینجا دریافت کنید:

فهرست آثار هانری کربن (350 kb)

چاپ این صفحه



ادامه نوشته

فقر فکری مکتب تفکیک

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


مکتب تفکیک هرچند با نام بزرگوارانی چون میرزا مهدی اصفهانی و حلبی و  محمدرضا حکیمی پیوند خورده اما اخیرا قرائتی از آن توسط آقای مهدی نصیری و با مجله سِمات ارائه شده است. البته مباحث ایشان به صورت ژورنالیستی و عمومی نقل رسانه ها شده است.

دکتر حسن انصاری پژوهشگر کلام و فرق شیعه (که اخیرا کارهایی هم با دکتر زابینه اشمیتکه در دانشگاه آزاد برلین انجام داده اند) در چند مقاله به نقد و بررسی این مکتب و آراء و اندیشه بزرگان آن پرداخته اند. در این مقاله ایشان به جایگاه لافکری و شهود و وجدان در مکتب تفکیک پرداخته اند.

فایل Pdf+ مقاله را از اینجا دریافت کنید:

فقر فکری مکتب تفکیک (336 kb)

همچنین برای دریافت مقاله فلسفه ستیزی در مکتب تفکیک به اینجا مراجعه کنید.

بدون شرح!








فتح الله مجتبایی*، غلامعلی حدادعادل، حجت الاسلام سید محمود دعایی در جایزه فتح الله مجتبایی، شهرکتاب

* هرچند علم دین شناسی در این مرز و بوم سابقه هزار ساله دارد ( از ابوریحان و....) اما فتح الله مجتبایی اگر پدر علم ادیان آکادمیک در ایران نباشد، پدر خوانده آن هست! خداوند حفظش کند.

جزوه تاریخ تصوف 2 دکتر جوانی (کارشناسی ارشد ادیان و عرفان)


((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


امید است این آخرین پست از سنت امتحان نگاری نفـــحـــاتــــ باشد.

با عرض پوزش از مخاطبین غیرهمکلاسی.

در مورد جزوه هم متاسفانه مجال تکمیل و ویرایش این جزوه را نیافتم..

پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت/ آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد!

فایل word * را از اینجا دریافت نمایید. (kb80)


* پس از 30 بار تلاش موفق به آپلود شدم!

جزوه مسیحیت دکتر علمی (کارشناسی ارشد ادیان و عرفان)

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))

در ادامه سنت امتحان نگاری، جزوه مسیحیت دکتر علمی در مقطع کارشناسی ارشد را در وب قرار می دهم. البته فکرکنم این جزوه علاوه بر همکلاسی ها به کار دیگر دوستان و علاقه مندان مسیحیت نیز خواهد آمد.

تاخیر هم به دلیل آماده سازی و ویراش این جزوه بود.

امید است به کار آید.

یا علی

م.ا.محب علی

فایل pdf+  را از اینجا دریافت کنید. (461kb)

فایل rar (حجم کمتر) را از اینجا دریافت کنید. (340kb)

چاپ این صفحه


جزوه و خلاصه نویسی درس ایران باستان دکتر زروانی


((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


فکر کنم در این 5 سال او در باب امتحانات چیزی در نــفـــحـــاتـــ ننگاشته ام، اما این بار امر دوستان را اجابت کردم.

دوست گرامی (ع.)* چندی روزی زحمت کشیدند و خلاصه ای از چندین کتاب را برای امتحان ایران باستان کارشناسی ارشد ادیان و عرفان آماده کردند. امید است که دوستان را به کار آید.

البته یادآور شوم که این خلاصه اشاره وار است. همچنین متناسب با سبک شاعرانه مانی وار گنوستیک* ایشان.

به امید موفقیت همه دوستان در این آزمون و آزمون های دیگر زندگی.

فایل را از اینجا دریافت کنید.

م.ا.محب علی


* مراد علیه السلام نیست! مختصر نام ایشان است.

* البته به ریشه های غیر گنوسی اندیشه مانی تا حدی واقفم! آن کس که تاج  گل.....

علوم انسانی به عنوان زنگ تفریح!

نام: ...

نام خانوادگی:....

رشته کارشناسی: مهندسی مکانیک، IT، برق!!!

کارشناسی ارشد: ادیان و عرفان، فلسفه، تاریخ، ادبیات.

نیازی نیست که به نقد نظام آموزشی کشور بپردازم چون در حال حاضر نظام آموزشی نداریم! چند دانشگاه داریم البته اگر بتوانیم نام دانشگاه بنهیم!

در این نوشتار به اختصار نقد دانشجورا می کنیم. البته درست است که ریشه در نظام آموزشی باید جستجو شود اما نظر این است که نظام آموزشی به معنی حقیقی نداریم. (یاد اصلاح نامهای کنفسیوس افتادم! خدایش بیامرزاد)

آقای یا خانم X!

روی سخن با شماست. شما که انقدر باسوادی! اینقدر می فهمی! اینقدر رشته با کلاس خوندی! مهندس جان! چه شد که هوای علوم انسانی کردی؟

درد معنا داشتی؟ به دنبال حقیقت بودی؟ به دنبال آن بودی؟ از فنی و مهندسی خسته شدی؟ یا هزار دلیل دیگر؟

مهندس جان! علوم انسانی که زنگ تفریح نیست! شغل که داری، کلاس که داری، سواد هم هیییییی...

درد معنا داری؟ چند راه داری:

الف. هیئت

ب. سخنرانی مذهبی

ج. جلسات حافظ خوانی

د. کلاس های مهندس طاهری یا ایلیا م رام ا...!

مهندس جان! علوم انسانی که قلیان نیست هر وقت خواستی چاق کنی و حالی ببری و بعد هم هیچ...

درسته که انگار هیچ کسی متولی این علوم نیست اما وا.. با.. علوم انسانی علمه! روش دارد، اصول دارد، باید پوست بندازی تا بفهمی! هرچی فکر کنی سخته سخته سخته.

مهندس با 32 واحد به درجه کارشناسی ارشد نائل می شی و بعدشم دکترا ان شاءا... . بعد هم...

اما مهندس علوم انسانی اینی که من و تو می خوانیم نیست!

منشور کوروش دیدی، حس وطن پرستی بهت دست داده، از شیمی پا شدی اومدی تاریخ؟؟؟؟؟!!!!!!

الهیات! سخنرانی دکتر شریعنی شنیدی در تاکسی؟ حس سوربن!

ادبیات هم فقط مشاعره نیست!

شکر خدا به دلیل تنبلی ما علوم انسانی هابا 30% زبان رتبه می یاری و قبولی روزانه!

مهندس! حوصله و مجال سخن بیش از این نیست. اما تو رو به هر چی دوست داری اگر واقعا دغدغه علم و پژوهش نداری نیا اینجا. علوم انسانی خیلی جدیه. خیلی!

مهندس! علوم انسانی به اندازه کافی دشمن دارد در این کشور، جان عزیزت تو دیگر نه...

مهندس عیسی به دین خود و موسی به دین خود!

مهندس جان رو سر بنه به بالین....

اسلامی کردن علوم انسانی 1

 

 

 

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))

 

((اِنَّ لِرَبکم فی ایامِ دهرِکم نفحاتٍ من رحمتهِ٬ اَلا فتعرَّضو لَها))
 

 

گاهی باید نوشت! از سر درد.

 

چندی  پیش شندیم که دکتر اعوانی جای خود را به یکی دیگر از استادان داده اند. خوب پویایی در این حوزه ها همیشه نیاز بوده و مدیران باید جایگزین شوند. اما چند لحظه پیش نام رییس جدید موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه را دیدم. دکتر عبدالحسین خسروپناه. این روایت را در اینجا یافتم. دوستانی که فهمیدند چرا از سر درد که هیچ اما آنان که متوجه نشدند نگاهی به آثار علمی دکتر اعوانی و دکتر خسروپناه بیندازند تا درد مشترک داشته باشیم.

خوب خواندید حالا:

همراه شو عزیز! همراه شو عزیز!

کین درد مشترک

هرگز جدا جدا

درمان نمی شود!

نه!  نیازی نیست.

انتظار خبری نیست مرا.

خوب برگردیم به رزومه کاری. مولوی فرماید:

آن یکی پرسید اشتر را که هی

از کجا می آیی ای فرخونده پی

گفت از حمام گرم کوی تو

گفت خود پیداست از زانوی تو!

خدایش بیامرزد که سخن از زبان ما گفته است.

بحث بحث اسلامی کردن علوم انسانی است. من نیز بدون تعارف موافقم. اما راهکار آیا این است؟

آیا ما تا قرائت درستی از علوم انسانی غربی نداشته باشیم می توانیم علوم انسانی به روایت اسلامی را عرضه کنیم؟ و الله اعلم.

حال موسسه فلسفه کجاست؟

آدرسش را که از سایت موسسه بیابید. آنچه من یادم است ولیعصر، خیابان نوفولو شاتو، کوچه آراکلیان.

اما انجمن مکانی بود که در سال 1353 به همت سید حسین نصر و برخی از افراد حکومت پهلوی دایر شد.

این انجمن (که به موسسه تغییر نام داد.) همواره محل رفت و آمد بزرگان فلسفه، حکمت، دین شناسی، عرفان، کلام و دیگر علوم انسانی و اسلامی بود. البته گرایش غالب با تفکر سنت گرایان و جاویدان خرد بوده که خود شبه روایتی اسلامی از علوم انسانی و به نحوی منتقد علوم اسلامی به روایت غرب است.

 تاریخچه انجمن را اینجا بخوانید.

بزرگانی چون هانری کربن، ویلیام چیتیک، آیت الله محقق داماد، دکتر دینانی، دکتر اعوانی، دکتر عالیخانی و... در انجمن حضور داشته اند.

حال در یک فرآیند این موسسه تغییراتی اساسی کرده و یک روحانی جوان و احتمالا جویای نام این سمت را بر عهده گرفته. ضمن آرزوی موفقیت برای ایشان تسلیتی به همقطاران خود عرض می کنم. ما را در غم خود شریک بدانید. شاید یکم تند روی کنم اما توصیه می کنم گزارش تصویری مراسم تودیع را در کنار این عکس از اعضا و مدیران انجمن ببینید.

 

این نکته را عرض کنم که من مخالف استفاده از نیروهای متعد و جوان د حوزه علوم انسانی نیستم که هیچ، شدیدا هم موافقم اما آیا دکتر اعوانی متعهد نبودند؟ آیا در این مدیریت به تجربه نیاز نیست؟ آیا دکتر خسروپناه برای مدیریت پژوهشگاه مناسب تر نیستند؟ آیا از میان اعضای جوان تر انجمن نمی توان مدیری انخاب کرد؟

آیا حتی در صورت نیاز به تغییر نمی توان از یک روحانی دیگر استفاده کرد؟ نه از ایشان که از منتقدان شدید جاویدان خرد هستند و من خودم انتقاد نه چندان پرمبنای ایشان را در دانشکده فنی دانشگاه تهران دیدم.

بگذریم...

من هموراه به دوستان تاکید کردم که مد نظر داشته باشیم که بسیاری از علوم انسانی غربی و نظریه بزرگان این علوم در بافتاری مسیحی - غربی یا سکولار-غربی و یا بافتار هایی از این دست پروش یافته و نمی توان آن را به تمامه برای جامعه ایران تجویز کرد. بومی سازی علوم ضرورتی ست اجتناب ناپذیر اما اسلامی کردن علوم انسانی باید بر مبانی آکادمیک باشد تا مقبول جهانیان افتد و گرنه چیزی نیست جز محصور کرن جامعه علوم انسانی کشور در معیاری منحصر به فرد.

افسوس...

التماس دعا

یا علی

 

پراکنده گویی در مورد رشته ادیان و عرفان 1


رشته مطالعات ادیان هرچند در جهان غرب به صورت آمادمیک مثل دیگر علوم انسانی دیر متولد شد اما زود جای خود راباز کرد. در بسیاری از دانشگاههای معتبر دنیا از Soas گرفته تا هارواد و آکسفورد و دانشگاه آزاد برلین و سوربن و... به نامهای نزدیک به هم و رویکرهای مختلف کرسی های ادیان رشد و نمو کردند. ایران اسلامی هرچند که به یک معنا در رویکرد شبه آکادمیک ( در تعریف مدرن) با بزرگانی چون ابوریحان سرآغاز ادیان تطبیقی است اما این رشته به صورت مستقل در سالیان اخیر در دانشگاهها قوت یافت. البته نه به صورت امتداد یک سنت مطالعاتی ایرانی بلکه به عنوان ترجمانی از دین شناسی آکادمیک غرب. پیش و پس از انقلاب اسلامی بزرگانی چند درحوزه ادیان قلم زدند. از سید حسن تقی زاده و محمد محمدی گرفته تا عبدالحسین زرین کوب و  فتح الله مجتبایی و مجتهد شبستری و  دیگر استادانی که خواه در گروه ادیان و خواه گروههای تاریخ، ادبیات، فلسفه و.. با رویکرد علمی به مطالعات ادیان یا مطالعات اسلامی و عرفان پرداختند.

پس از انقلاب مراکز اصلی دانشگاهی ادیان دانشگاههای تهران، مشهد، تبریز، کاشان و سمنان بودند که در دوارن اخیر دانشگاه ادیان و مداهب به آنها اضافه شد. البته مراکزی چون گفتگوی تمدن ها و گفتگوی ادیان و دایرة المعارف ها و بنیاد های ایران شناسی و علوم انسانی نیز در این حوزه قدم هایی برداشته اند.

ضمن قدردانی از تمام بزرگوارانی که در حوزه مطالعات ادیان زحمت کشیده اند می خواهم انتقادی کوتاه به شرایط موجود مطالعات ادیان کنم.

هرچند در طی  این سالیان زحمات بسیاری توسط دلسوزان اندیشه و فرهنگ صورت گرفته اما در هیچ یک از حوزه های تالیف و ترجمه کتاب و مقالات علمی و پژوهشی و دیگر حوزه ها در حد و اندازه هایی که باید نبودیم. این مشکل را می توان به کل علوم انسانی کشور تعمیم داد که در این مقام بحثش نیست.

ما در این حوزه حتی ترجمه های  کم داریم چه رسد به تالیفات ارزشمند.

خبری از سمینارهای تخصصی در این رشته نیست. استادان گویا بی حوصله کنار کشیده اند و دانشجویان افسرده تر از همیشه به فکر شغلی برای آینده هستند. شغلی که ربطی به رشته شان نخواهد داشت! مجله های تخصصی ادیان بسیار کم هستند و آنچه هست کم بار است. در عرصه های جهانی هیچ نامی ازدانشگاه های ایران نیست و سخنی در دین شناسی زده نمی شود.

نمک نشناسی است که در این میان دوباره ذکر خیری از استادان گرامی ادیان نکنم. شاید در یک تقسیم بندی ساده باید سه دسته استاد ذکر کرد:

یک دسته از استادان گرامی واقعا دانش بالایی دارند و تالیفاتی هم دارند که به دلیل کمبود امکانات (!) یا عدم توجه کافی به این رشته نتوانسته اند آنچنان که باید در این حوزه فعالیت کنند.

دسته دوم استادانی که دانش کافی ندارند اما ادعایی هم ندارند. این دسته از استادان هرچند دانشی ندارند اما قابل تحملند. البته  این دسته نادرند.

دسته سوم که حجم کمی هم نیستند استادانی هستند که هرچند بهره ای از دین شناسی ندارند اما خود را در سطح ماکس مولر می پندارند.

ادامه دارد...

لائوزی و دائو ده جینگ



((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


((اِنَّ لِرَبکم فی ایامِ دهرِکم نفحاتٍ من رحمتهِ٬ اَلا فتعرَّضو لَها))


تفکر رایج در غرب مهد تمدن را بین النهرین و تمدن های موجود میان دو رود می داند. اما آیا مردم در مکان های دیگر دنیا در انجماد بودند؟ 
بررسی های تاریخی، اجتماعی، دین شناسی نشان ازتمدن های با سابقه ای در جای جای جهان می کنند.

یکی از این تمدن های متفاوت سرزمینی است که ما امروز چین می خوانیم.

این سرزمین برای خود به دور از بین النهرین دین و تمدن و فرهنگ خاص خود را داشته که نه آریایی بوده و نه بین النهرینی و نه مصری!

هنگامی که تاریخ چین را می خوانیم بزرگی های این تمدن ما را به شگرف می آورد.

حال در رشته خود وقتی به سراغ این تمدن می رویم چه می یابیم؟

دو دین بزرگ در سرزمین چین  ( اگر مجاز به کاربرد چنین واژه ای در چین باشیم!) یکی مکتب کنفسیوس و دیگر مکتب دائوییسم هستند.

از آغاز مطالعه ادیان خاور دور همواره حکیمان دائویی برای من شگفت آور و راز آمیز بودند. لائوزی (=لائو تزو، لائوتزه، لائو تسه) و کتابش دائو ده جینگ (=تائو ته چینگ) برای من بیش از هر کتابی در خاور دور جذاب بود. در مقاله زیر به مقدمه ای در باب این حکیم و کتابش پرداخته ام.

با این حدیث از پیامبر اعظم (ص) به سراغ مقاله می رویم:

اطلبوا العلم و لو بالصین.

مقاله را از اینجا دانلود کنید. 

پست های دیگر ادیان چین در این وبلاگ را اینجا و اینجا بخوانید.

از آنجا که مقاله چاپ نشده است از نقل مطلب خودداری فرمایید.

مکتب تفکیک و فلسفه ستیزی

 

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


((اِنَّ لِرَبکم فی ایامِ دهرِکم نفحاتٍ من رحمتهِ٬ اَلا فتعرَّضو لَها))

مکتب شیعه یا خواص یکی از دو شاخه اصلی تقسیمات اسلامی است.

سابقه تفکر نظری و الهیاتی شیعه را باید به حضرت صادق (ع) برگرداند. هرچند شکل گیری گروه شیعیان به پیش از اینها باز می گردد.

این مکتب در طی سالیان آثار و اندیشه های بسیاری داشته است. از شیخ مفید تا صداری شیرازی و معاصرین ما.

فقه٬ کلام٬ فلسفه٬ عرفان و.. عرصه های این اندیشه دینی است.

مقاله ذیل نوشته آقای حسن انصاری در باب مکتب تفکیک و فلسفه ستیزی است.

هرچند به ظاهر این مقاله در یک موضوع خاص است اما اطلاعات بسیار مفیدی را راجع به مکتب شیعه ارائه می کند که به نظرم هم را خواننده عمومی مفید است هم برای اهالی تحقیق و پژوهش.

این مقاله از سایت کاتبان نقل شده و فرمت HTML برای سهولت خواننده گان تبدیل به +pdf شده است.

امید است خوانندگان فرهیخته نفحات استفاده لازم را از این مقاله ببرند.

مقاله را از اینجا دانلود کنید.

 

خانه ملکوت پدر

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


((اِنَّ لربکم فی ایامِ دهرِکم نفحاتٍ من رحمتهِ٬ اَلا فتعرَّضو لَها))


مقاله زیر پراکنده گو یی هایی در باب تاریخ و فلسفه تاریخ است.
این نوشته به درخواست دوستی در چند ساعت نگاشته شده است و ایراداتی دارد، هرچند سعی شده است که تا حد امکان منابع و ارجاعات دقیق باشند.
دیدگاه نویسنده تنها یک رویکرد است و اینگونه فرض نشده که تنها دیدگاه صحیح این است.
امید است دوستان و اهل پژوهش از این نوشتار استفاده برند و نویسنده را از رهنمون ها و نقدهای ارزنده شان محروم نگردانند.
با تشکر.
م.ا.محب علی
فایل pdf+ را از اینجا دریافت کنید.

سلسله نشست های تاریخ اجتماعی


((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


((اِنَّ لِرَبکم فی ایامِ دهرِکم نفحاتٍ من رحمتهِ٬ اَلا فتعرَّضو لَها))


تاریخ اجتماعی طی سه دهه گذشته، به اصلی ترین شاخه پژوهش های تاریخی تبدیل شده است. ظرفیت بالای تاریخ اجتماعی در توصیف و تبیین پدیده های فرهنگی و اجتماعی، این رشته را به صورت رشته ای کاربردی در مطالعات علوم انسانی درآورده است. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و بنیاد دایره المعارف اسلامی، در راستای بازاندیشی، بازسازی و تقویت ساختارهای روش شناختی در حوزه علوم انسانی، سلسله سخنرانی ها و میزگردهای تخصصی را برگزار می کنند.

برنامه جلسات را از اینجا دانلود کنید.

برای اطلاعاتی در باب تاریخ اجتماعی بنگرید: مقالۀ  تاريخ اجتماعی رويكردی نوين به مطالعات تاريخي نوشته شده در مجلۀ تاريخ و تمدن اسلامي از دکتر ابراهیم موسی پور در موسی پورنامه

معرفی کتاب ((مقدمه ای بر پژوهش دین عامیانه))



((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


((اِنَّ لِرَبکم فی ایامِ دهرِکم نفحاتٍ من رحمتهِ٬ اَلا فتعرَّضو لَها))

 

کتاب ((مقدمه ای بر پژوهش دین عامیانه)) چاپ شد.

این کتاب مجموعه مقالاتی است که استاد ابراهیم موسی پور گزینش و  ترجمه کرده است.

کتاب دین عامیانه اولین اثر منسجم در این رشته کمتر شناخته شده دین شناسی در زبان فارسی است.

دکتر قربان علمی مدیر گروه ادیان و عرفان تطبیقی دانشگاه تهران در آغاز اثر اشاره ای به مطالعات دین عامیانه کرده اند.

در این کتاب مقالاتی از پ.هـ. وریهوف، چارلز هـ لانگ، ویلیم ا. کریستین، ژاک واردنبورگ، رافائل پاتای و تنی چند از دیگر پژوهشگران مطرح در حوزه دین عامیانه گزینش شده است.

((مقدمه ای بر پژوهش دین عامیانه)) در 187 صفحه و به قیمت 3900 تومان توسط نشر جوانه توس به چاپ رسیده است.

انجیل به روایت متی


((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))


((اِنَّ لِرَبکم فی ایامِ دهرِکم نفحاتٍ من رحمتهِ٬ اَلا فتعرَّضو لَها))



پس از چندی کاری مفید در نفحات انجام گرفت.

متن صوتی انجیل متی (یا بهتر انجیل به روایت متی) که استاد موسی پور در اختیار ما گذاشتند را در سایت قرار دادیم.

این متن در اصل برای دانشجویان درس متون ادیان به زبان خارجه 2 ( ترم 8) است، البته امیدورام دیگر دوستان علاقه مند هم بهره ببرند.

لازم به ذکر است که در این بخش باب های 1 تا 8 را قرار داده ام، که دانلود راحت تر باشد.

در ضمن فایل زیپ به صورت mp3 است. حجم فایل هم 20MB است.

فایل را از اینجــــا دانلود کنید.

موفق باشید.

آن کس که از پس من می آید

بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین


یحیی بر او گواهی داد و بانگ زد:

((در باب اوست که گفتم:

آن کس که از پس من می آید،

اینک از من پیشی گرفته است،

چه پیش از من بوده است))

(یوحنا، باب 1، آییه 15/ ترجمه پیروز سیار)

هرچند آنچه از درک مومن مسیحی و نیز محقق ادیان به بر می آید مراد سخن منسوب یحیی که منقول از انجیل یوحنا ست، عیسی مسیح است، لیک مرا باد حدیث ((کنت نبیا و آدم بین الماء و الطین)) می اندازد.

یا به یاد شیخ شیراز که گفت:

آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی

آمده مجموع در ظلال محمد(ص)

عیدتان مبارک!

تائویسم_ چوانگ تزو_ این کتاب بی فایده است!

 

به نام خدا

 

 

شبی خواب دیدم که پروانه ام و از گلی به گلی دیگر می پرم.

بی خبر بودم از اینکه جوانگ زه ام.

ناگه برخاستم و باز جوانگ زه شدم.

ولی نمی دانستم که آیا من جوانگ زه ام

که خواب دیدم پروانه شده بودم

یا پروانه ام و خواب می بینم که جوانگ زه شده ام؟


*(( این کتاب بی فایده است))؛ آموزه های جوانگ زه ( چوانگ تزو/ تزه)؛ توماس مرتون؛ ترجمه علیرضا تنکابنی؛ کاروان ۱۳۸۳.

 

الهیات هندی- خدایان هندی- وداها- ایندرا

 

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))

 

مقاله ذیل تحقیقی است در مورد ایندرا. این مقاله در درس هند ۱ استاد موسی پور به قلم چندی از دانشجویان جهت آشنایی با خدایان هندی به خصوص خدایان ودایی نگاشته شده است.

گستردگی خارق العاده الهیات هندی و نیز ویژگیهای منحصر به فرد هندوئیسم مانع از آن می شود که به سادگی بتوان پژوهشی درخور در باب این دین نوشت. به علاوه اینکه این گروه پژوهشی اولین کار خود را و تنها با گذراندن چند جلسه ادیان هند به انجام رسانده است.

با وجود ایراداتی که در این مقاله است (و تمامی آنها از جانب نگارنده سطور بوده است) این مقاله می تواند سرآغاز پژوهشهای گروهی بیشتر از طرف این دسته از دانشجویان باشد.

و من الله توفیق.

م.ا.محب علی

نویسندگان مقاله:

ز.اصغر

ر.زندی

ط.علیدوست

م.نصر

م.ا.محب علی


ایندرا:

شاه خدایان، خدای آسمان،  خداي باران، خدای جنگ، خدای روشنایی، ایندرا از بزرگترین خدایان هندی است. (ایلیاده، 214 ) با وجود اينكه پرستش ایندرا از ریگ ودا آغاز می شود، اما اسطوره ی ایندرا را می توان عقب تر از ریگ ودا در ارتباط اولین هندو اروپایی ها با زئوس و وتان رهیابی کرد.

متن کامل +pdf  مقاله را می توانید از لینک زیر دریافت کنید.

"ایندرا"

آخرین منجی


دیدگاه ادیان در باره آخرین منجی چیست ؟


ادامه نوشته

میلاد حضرت مسیح (ع)

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))

" فیض روح القدس ار باز مدد فرماید

دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد"۱

میلاد پیامبر اولوالعزم خدا، روح الله، حضرت مسیح (ع) بر تمامی مؤمنان عالم مبارک باد. 

nafahat.ir۲

ستایش در برابر نکوهش

آورده اند که عیسی(ع) روزی بر جماعتی بگذشت. آن جهودان در شأن وی سخنان شنیع گفتند، و عیسی(ع) ایشان را جز ثنا و محمدت نفرمود. یکی از حواریّون سؤال کرد که" ای پیامبر خدای، این الفاظ شنیع را چرا به ثنا و محمدت مقابله می فرمایی؟" بر لفظ مبارک راند که "کُلُّ ما عِندَهُ ینفِق. یعنی هر کس آن خرج کند که دارد. چون سرمایۀ ایشان این بد بود، بد گفتند؛ و چون در ضمیر من جز نکویی نبود، از من جز نکویی در وجود نیامد."۲


۱.حافظ

۲. تابلوی شام آخر اثر "لئوناردو داوینچی"

۳."جوامع الحکایات و لوامع الروایات"، نوشتۀ "سدیدالدین محمد عوفی"

اولوالعزم

  ((بسم الله الرحمن الرحیم))

چندی پیش سخنی از  پیامبران اولوالعزم پیش آمد و بحث کوتاه و ناتمامی در گرفت که  کدام یک از  پیامبران اولوالعزمند؟ و به چه پیامبرانی اولوالعزم می گویند؟ گروهی از دوستان عنوان کردند که به "پیامبرانی که صاحب کتاب و شریعت باشند." اولوالعزم گویند. این تعریف تاحدودی درست است اما:
۱. مانع نیست.
۲.تنها تعریف نیست.
پیامبران دیگری صاحب کتاب و شریعت هستند مثل حضرت داوود (ع) که اولوالعزم نیستند. با اضافه کردن قید "شریعت پیامبران پیش از خود را نسخ کرده اند" شاید بتوان تعریف مانعی بدست داد اما تعاریف دیگر شایان توجهی هم وجود دارند. مقاله "اولوالعزم" دایرة المعارف بزرگ اسلامی به قلم "فرامرز حاج‌ منوچهری" در عین کوتاهی مطالب قابل تأملی در این رابطه دارد که در ادامه مطلب آورده ام. البته جای بحث و تحقیق بیشتری در این موضوع وجود دارد.

هنگامی که نام پیامبران اولوالعزم را می خواندم به یاد یکی از ابیات استاد سخن، مصلح الدین سعدی(علیه رحمة) ــ که از شاهکارهای شیخ است ــ افتادم، که نیکو دیدم در پایان سخن خود بیاورم.

آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی

آمـده مـجمـوع در ظـلال مـحـمّـد(ص) 

ادامه نوشته

تائو تِ چینگ

((به نام خدا))

nafahat.ir

nafahat.ir

" تائو تِِِ چینگ ــ لائو تزو"

ادامه نوشته

امام موسی صدر پرچمداري حركت گفتگوي اديان و تقريب مذاهب

 

nafahat.ir  
 

 امام موسی صدر پرچمداري حركت گفتگوي اديان و تقريب مذاهب

ادامه نوشته

ادیان بومی قبایل آمریکائی

 

بیان دینی و هنرها

ادامه نوشته

ادیان بومی آمریکائی

 

 

آداب کشاورزی

ادامه نوشته

ادیان بومی آمریکائی

 

چپق مقدس

ادامه نوشته

ادیان بومی آمریکائی

پیوتیسم و کلیسای

 

محلی آمریکا

 

 " در ادامه ی رقص ارواح "

ادامه نوشته

رقص ارواح !!

رقص ارواح 

ادامه نوشته

مقاله ای در باب توتم پرستی "به قلم دکتر شریعتی"

 

مقاله ی زیر در ادامه ی مقاله ی قبلیست که در مورد "توتم پرستی"

نوشته شده بود.

این مقاله هم از   کتاب "توتم پرستی" به قلم دکتر شریعتی  انتخاب

شده است.

ادامه نوشته

صابئین مندایی

عکس : م.شریعتمداری 
ادامه نوشته

عرفان ایرانی و اندیشه مسیحی در آئین مانوی

 

مانی، پیام‌آوری بود که ظاهرا آیین وی منشا الهی نداشت اما چنان فراگیر شد که زمانی بر منطقه وسیعی از غرب امپراتوری روم تا هند و از مرزهای چین تا عربستان گسترده شد.


نام «مانی» برای ما معمولا تداعی کننده پیامبر نقاشی است که از مشهور‌ترین کتاب او، ارژنگ یا آردهنگ (Ardahang) امروزه اثری در دست نیست. پیام‌آوری که ظاهرا آیین وی منشا الهی نداشت اما آن چنان فراگیر شد که زمانی بر منطقه وسیعی از غرب امپراتوری روم تا هند و از مرزهای چین تا عربستان گسترده شد.


پیروان کیش او در اوج عظمتش از سواحل اقیانوس آرام تا سواحل اقیانوس اطلس را در بر‌گرفته بودند و دین او دین رسمی دولت ترکان اویغوری آسیای مرکزی شد. مانی حتی موفق شد تا اندازه‌ای بر امپراتوری چین میانه تاثیر بگذارد. این آیین بیش از 12 قرن دوام آورد و احتمالا عده‌ای از مانویان تا اوائل قرن بیستم نیز در چین وجود داشتند. تاثیر آیین مانی بر برخی از فرقه‌های مسیحی در حوالی شمال ایتالیا و جنوب فرانسه و نیز در قوانین مذهب تائو Tao در چین به چشم می‌خورد.
این اندازه گسترش و دوام، در حالی که این آیین به جز مدتی کوتاه و در منطقه کوچکی، هیچ گاه از پشتوانه و قدرت حکومتی برخوردار نبود، مایه شگفتی است. آیینی که دستورات آن بسیار دشوار بوده، چه خصوصیتی داشته که توانسته بود این چنین در میان مردم رسوخ کند؟


پژوهشگرانی که به بررسی دین مانی و زندگی خود وی پرداخته‌اند این امر را بیشتر در شخصیت خود مانی و شیوه تبلیغ وی جستجو می‌کنند.


مانی در 14 آوریل (25 فروردین) 216 میلادی در شمال بابل به دنیا آمد. در مورد محل تولد مانی اختلاف نظر زیاد است اما ابوریحان بیرونی محل تولد وی را ده مردینو (Mardinu) در ناحیه نهر کوتا (Nahr Kuta) در شمال بابل می‌نویسد. خود مانی هم در قطعه شعری می‌گوید: «طلبه‌ای شاکرم، برخاسته از سرزمین بابل.» پدر مانی، پتگ یا پاتگ (که در متون عربی نام وی به صورت «فاتق» ضبط شده است) از تبار شاهان اشکانی و اهل همدان بود که با زنی با نام یهودی _ مسیحی مریم ازدواج کرد. مادر مانی با خانواده کمسرکان از شاخه‌ای از خاندان شاهی اشکانی نسبت داشت.


پتگ از همدان به تیسفون، پایتخت اشکانیان، رفت و در آنجا به فرقه مغتسله (= کسانی که خود را می‌شویند) پیوست که گونه‌ای فرقه گنوسی و تعمید‌گرا بود. او به ادعای خود در پی الهامی از گوشت خوردن و برخی رفتارها دست کشید و به اتفاق فرزند چهار ساله‌اش، مانی، به میان اعضای فرقه رفت.

به این ترتیب، مانی با افکار آیین‌های عرفانی بین‌النهرین (میانرودان) بزرگ شد. مانی به گفته خودش که در گزارش ابن ندیم و بیرونی ضبط است، نخستین بار در دوازده سالگی پیام وحی را دریافت کرد و حامل پیام، روح همزاد او بود که در متون فارسی میانه مانوی «نرجمیک» و در سریانی tauma (=توام، همزاد)خوانده می‌شود. بار دیگر، در 24 سالگی وحی به وی نازل شد و این بار دستور یافت تا به تعلیم دین بپردازد. او نخست پدر و بعد بزرگان خانواده را به دین خود در آورد. سپس برای تبلیغ دین خود به سفر پرداخت. یکی از ویژگی‌های تبلیغ در آیین مانی آن بود که در هر منطقه‌ای به زبان آن منطقه و به نحوی که برای مردم آن منطقه قابل درک باشد، به تبلیغ می‌پرداخت. خود او در متنی به زبان فارسی میانه می‌گوید: «دینی که من گزیدم، از دیگر دین‌های پیشینیان در ده چیز برتر و بهتر است. یک، آن‌که دین‌های پیشین به یک شهر و یک زبان بودند. اما دینی که من آوردم، در هر شهر و به هر زبان پیدا شود و در شهرهای دور گسترش یابد

همچنین مانی از عناصر اعتقادات بومی هر منطقه نیز وام می‌گرفت. از این‌رو، در اساطیر مانوی نام‌های ایزدان ایرانی با نقش‌هایی متفاوت تکرار می‌شود، از قبیل: هرمز بغ، مهر ایزد، بهمن بزرگ، نریسه یزد.
همچنین عناصر مسیحی چون عیسای درخشان، شیث و حضرت عیسی مسیح (ع) که مانی خود را ادامه دهنده راه وی می‌خواند. مانی با تطبیق خود با این دین، می‌خواست غرب را متسخیر کند، همان طور که در شرق مبلغان آیین مانوی عناصری چند از آیین بودایی (از جمله اعتقاد به زادمرد یا تناسخ) را اقتباس کردند تا بهتر از سوی مردم بودایی پذیرفته شوند. آیین مانوی از همان آغاز به صورت آیینی آمیزه‌گرا (=عقیده به توحید عقاید گوناگون) ظهور کرد. در این آیین، تلفیقی آگاهانه از اعتقادات مسیحی و ایرانی بر اساس اعتقادات باستانی بین‌النهرین در قالب اعتقادات عرفانی تعمیدی صورت گرفته بود.
مانی همچنین یکی از ابزار مهم تبلیغی خود را کتابت می‌دانست، بر‌خلاف سنت شفاهی رایج در ایران. آثار اصلی مانوی که متعلق به مانی شمرده می‌شود، هفت اثر بود که به زبان آرامی شرقی، زبان محلی مانی، نوشته شده بود: اونجیلون زیندگ (انجیل زنده)، نیان زیندگان (گنج زندگی)، رسالات، رازان (اسرار)، کوان (غولان)، دیبان (= دیوان، نامه‌ها)، مزامیر و نیایش‌ها. همان‌طور که می‌بینیم نام یکی از آثار مانی، انجیل زنده است، از آن‌رو که مانی خود را به منزله حواری مسیح و ادامه دهنده راه او می‌دانست.
در نظر او، انجیل مسیحیان تحریف شده و انجیلی که خود آورده بود، انجیل زنده بود.

این هفت کتاب، کتاب‌های دینی مانوی به شمار می‌آید. افزون بر این‌ها، مانی کتابی به فارسی به نام «شاپورگان» داشت که به زبان فارسی میانه (پهلوی) نگاشته و در آن چکیده عقاید خود را برای شاپور اول ساسانی شرح داده بود. مانی به واسطه برادران شاپور، «پیروز» و «مهرشاه» که به آیین مانی گرویده بودند، توانست سه بار به حضور شاپور شاه پذیرفته شود. ابن ندیم در الفهرست اولین ملاقات آنها را در روز یکشنبه اولین روز ماه نیسان که آفتاب در برج حمل بود، ذکر می‌کند و می‌نویسد این تاریخ مصادف با روز تاجگذاری شاپور بود و ظاهرا در همین ملاقات، مانی «شاپورگان» را که اوشین کتاب او و تنها کتابش به زبان فارسی میانه است، تقدیم شاپور می‌کند. در منابع مانوی آمده که شاپور سخت تحت تاثیر پیام مانی قرار گرفت و به او اجازه داد آزادانه در سراسر ایران تبلیغ کند و به این ترتیب، مانی سال‌ها جزو ملازمان شاپور شد و حتی در لشکر‌کشی شاپور در جنگ با والرین، امپراتور روم، چونان کرتیر موبد در کنار او بود، موبدی که بعدها از دشمنان سرسخت مانی و موجب دستگیری و محاکمه وی شد.
کتاب دیگر مانی کفالایا یا سخنرانی‌هاست که مجموعه گفتارها و تا حدودی پیشگویی‌های مانی است.
اما مشهور‌ترین کتاب مانی آردهنگ است که در فارسی ارتنگ و ارژنگ خوانده می‌شود و سراسر تصویری است. مانی تمام اساطیر مانوی، داستان آفرینش و اصول اعتقادی دین خود را در این کتاب به تصویر کشیده است. مانی معتقد بود که مطالب باید به گونه‌ای بیان شود که برای همه مردم قابل فهم باشد. کتاب آردهنگ را می‌توان ابتکار مانی برای تکمیل آموزش دین خود به توده مردم به خصوص کم سوادان و بی‌سوادان دانست. این کتاب با توجه به شواهد و مدارک شاهکاری هنری بود از هنر خاص مانویان که با کوچ آنان به چین بر هنر این سر‌زمین تاثیراتی شگرف بر جای گذاشت.

بعضی از کتاب‌های باقی مانده مانوی را می‌توان مربوط به سده‌های ششم یا هفتم میلادی دانست اما اغلب کشفیات متعلق به سده‌های هشتم و نهم میلادی‌اند.

بنابراین، هیچ دست نوشته‌ای از خود مانی در دست نیست اما از قرائن چنین بر می‌آید که کلمات او در نهایت دقت و مراقبت به ما رسیده است.

با آن‌که تنها یک کتاب مانی مصور گفته شده اما در سایر کتاب‌ها نیز برای پرهیز از یکنواختی تزییناتی در حاشیه نوشته‌ها و حتی استفاده از رنگ‌های مختلف دیده می‌شود.

همه این نکات در مقبولیت دین مانی موثر بود و شاید بیش از همه، خود مانی که در پس کلماتش رسالتی حس می‌شد. او تعلیماتش را با تسلطی طبیعی اظهار می‌کرد و در برخوردهایش با شاهزاده‌های ساسانی، حتی با خود شاهنشاه، نوعی و‌قار ذاتی و احساس حق داری موروثی دیده می‌شد که شاید از خون اشرافی او سرچشمه می‌گرفت. قدرت و انعطاف‌پذیری او نیز شگفت‌انگیز بود. او به تمام مطالب احاطه داشت: تعلیم، تسلی، تذکر و تنظیم. او همانقدر که در نظر ما مبلغی زیرک و موفق است و تبلیغاتش را از روی اصول صحیح پایه‌گذاری کرده، سازمان دهنده‌ای دقیق نیز هست که بنیان مکتبش را محکم و ساده استوار کرده است. به همین دلیل، در نظر ما شخصیتی غیر‌عادی و جذاب پیدا می‌کند.

از این گذشته، در آن زمان به خصوص در منطقه خاورمیانه، هنر شفا بخشی و معجزه از درجه بالایی برخوردار بود. هنری که مانی از آن بی‌بهره نبود. او پزشکی توانا و حکیمی معجزه‌گر بود و این توانایی خود مقبولیت بیشتری برای مانی به دنبال داشت. در مجموع می‌توان گفت: «مانی یکی از بزرگترین بنیانگذاران و سازمان دهندگان دینی بود که دنیا به خود دیده است
 

منابع:

بهار، مهرداد (1375). ادیان آسیایی. تهران: نشر چشمه.

ویدن گرن، گئو (1377). دین‌های ایران. ترجمه منوچهر فرهنگ، ویراسته آرزو رسولی، تهران: آگاهان ایده.
ویدن گرن، گئو (1376)، مانی و تعلیمات او. ترجمه نزهت صفا اصفهانی. تهران: نشر مرکز
.

http://www.erfaneshams.com/