بومیان آمریکائی همواره خود را به صورت  بخش فعالی  از

جریانهای خلق زمین مادر تصور می کردند.آنها بر این اعتقاد

بوده اند  که با  اجرای  دست جمعی  سرودها  و  آوازها   و

تشریفات خاص دینی به هنگام کاشت و برداشت امکان این وجود دارد که بتوان به نیروهای مافوق طبیعی که خلق مجدد عالم را موجب می شوند ملحق گردیده و بدین ترتیب خود نیز به خلقتی دوباره دست یافت.افراد و سرزمینها می توانستند  از برکات قوای ما فوق طبیعی بهره مند شوند.

 

 بنابر این از دید بومیان آمریکائی مراسم و آئینهای کشاورزی چیزی بیش از درخواست باران و یا آرزوی محصولی خوب بود.رقصها و سرودهای مزبور همچنین به منظور مداوا و اصلاح روانی نیز به کار گرفته می شدند زیرا که مردم روی قدرت باروری و حاصلخیزی زمین و برکات خدایان در فراهم آوردن منافع متعددی برای ایشان حساب می کردند.

 

مراسم و آئینهای ویژه ای که به هنگام کاشت و یا برداشت اجرا می شد از یک قبیله به قبیله ی دیگر کاملا متفاوت بود و همین طور نیز از یک منطقه به منطقه  دیگر. دامنه این آئینها از مراسم چشمگیر کشاورزی قبیله پوئبله تا آوازهای ساده ای که پاپاگوها می خواندند گسترده بود. یکی از آوازهای قبیله پاپاگو در غروب و پس از تکمیل کشت غله خوانده می شد .شخص کشت کننده زمین را شخم می زد ودر حالی که برای نزول باران  و برداشت محصولی خوب دعا می کرد سرود ساده ی زیر را می خواند :

 

                  غروب آبی فرود می آید

                

                  غروب آبی فرود می آید

 

                  در نزدیکی ها و در همه ی جهات

 

                  و منگوله ی ذرتها را به لرزه وا می دارد .

 

اهمیت مراسم و تشریفات دینی کشاورزی همواره روشن بود : اینها نیایشی در جهت اصل حیات و رفاه قبیله بود. بدون داشتن غلات دانه های روغنی و سایر سبزی ها خود زندگی از دست می رفت. بو میان آمریکائی معتقد بودند که این سبزی ها به همان اندازه ی حیات و زندگی ایشان هدیه ای از ناحیه زمین – مادر بود .