روز بزر گداشت سعدی
((الحمد لله الذی لا یبلغ مِدَحته القائلون)) سپاس خداوندی را که سخنوران از ستودن او عاجزند.(ترجمه نهج البلاغه٬محمد دشتی٬ خطبه ۱)
در روز بزرگداشت استاد سخن ٬((مصلح الدین سعدی شیرازی)) هستیم.در باب سعدی سخن بسیار توان گفت اما چه گویم که این روزها وقت زیادی ندارم. پس به ذکر حکایتی خواندنی از گلستان اکتفا می کنم.
((عبدلقادر گیلانی[متوفی۵۶۲ ]را دیدند در حرم کعبه روی بر حَصبا[سنگ ریزه] نهاده همی گفت:((ای خداوند بر من ببخشای!و اگر هر آینه مستوجب عقوبتم در قیامتم نابینا بر انگیز تا در روی نیکان شرمسار نشوم.))
روی بر خاک عجز می گویم هر سحر گه که باد می آید
ای که هرگز فرامشت نکنم هیچت از بنده یاد می آید
[منبع: گلستان سعدی به کوشش آقای نور الله ایزد پرست٬انتشارات دانش٬ چاپ پنجم۱۳۷۶]
نفحات (عرفان 85) در اواخر سال 85 به دست جمعی از دانشجویان ادیان و عرفان دانشگاه تهران (ورودی 85) راه اندازی شد.این وبلاگ با انجمن علمی دانشکده الهیات و نیز کانون اندیشه صفیر دانشگاه تهران همبستگی ها و همکاری هایی داشت. در حال حاضر برخی از دوستان فارغ التحصیل و برخی در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل شده اند. نفحات همچنان با همان رویکرد ادامه به کار می دهد. این وب شاید برای اهل پژوهش و شاید اهل دل و دوستان مفید باشد.