الهیات هندی- خدایان هندی- وداها- ایندرا

 

((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))

 

مقاله ذیل تحقیقی است در مورد ایندرا. این مقاله در درس هند ۱ استاد موسی پور به قلم چندی از دانشجویان جهت آشنایی با خدایان هندی به خصوص خدایان ودایی نگاشته شده است.

گستردگی خارق العاده الهیات هندی و نیز ویژگیهای منحصر به فرد هندوئیسم مانع از آن می شود که به سادگی بتوان پژوهشی درخور در باب این دین نوشت. به علاوه اینکه این گروه پژوهشی اولین کار خود را و تنها با گذراندن چند جلسه ادیان هند به انجام رسانده است.

با وجود ایراداتی که در این مقاله است (و تمامی آنها از جانب نگارنده سطور بوده است) این مقاله می تواند سرآغاز پژوهشهای گروهی بیشتر از طرف این دسته از دانشجویان باشد.

و من الله توفیق.

م.ا.محب علی

نویسندگان مقاله:

ز.اصغر

ر.زندی

ط.علیدوست

م.نصر

م.ا.محب علی


ایندرا:

شاه خدایان، خدای آسمان،  خداي باران، خدای جنگ، خدای روشنایی، ایندرا از بزرگترین خدایان هندی است. (ایلیاده، 214 ) با وجود اينكه پرستش ایندرا از ریگ ودا آغاز می شود، اما اسطوره ی ایندرا را می توان عقب تر از ریگ ودا در ارتباط اولین هندو اروپایی ها با زئوس و وتان رهیابی کرد.

متن کامل +pdf  مقاله را می توانید از لینک زیر دریافت کنید.

"ایندرا"

آموزه‌هاي عاشورا ( بازخواني تحليلي رخداد عاشورا)

 

((بسم ربّ الحسین))

 

کانون اندیشه صفیر برگزار می نماید:

 

آموزه های عاشورا  

متن خبر به نقل از توسکا:

نشست آموزه‌هاي عاشورا، يك شنبه 27 بهمن ماه در باشگاه دانشجويان دانشگاه تهران برگزار خواهد شد.
بر اساس اطلاعيه منتشر شده از سوي اداره كل امور فرهنگي و اجتماعي دانشگاه تهران اين برنامه به اهتمام شوراي هماهنگي كانون‌هاي فرهنگي هنري دانشگاه تهران و همكاري كانون انديشه صفير به اجرا درمي‌آيد.
نشست آموزه‌هاي عاشورا ويژه بازخواني تحليلي رخداد عاشورا است كه با حضور دكتر حسن حضرتي، دكتر مسعود فكري و دكتر ناصر مهدوي از ساعت 14:30 تا 17:30 برگزار خواهد شد.
لازم به ذكر است همزمان با اين برنامه نمايشگاه عكس عاشورا بر پا مي‌شود.

(توسکا)


*. از آنجا که تبلیغ پوستر ویرایش نشده است دوباره تصحیح می کنم که مکان برگزاری همایش باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران واقع در خیابان ۱۶ آذر است.

*. نام کانون صفیردر این تبلیغ درج نشده است اما در تبلیغات الصاقی آمده است.

*. ورود برای عموم آزد است.

تا كجای مي برد اين نقش به ديوار مرا؟

 

 ((بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین))

 

 تا كجای می برد اين نقش به ديوار مرا/29, 2009

 

هزاره دوم آهوي كوهي
 
تا كجاي مي برد اين نقش به ديوار مرا؟
 
تا بدانجا كه فرو مي ماند
 
چشم از ديدن و لب نيز ز گفتار مرا
 
* * *
لاجورد افق صبح نيشابور و هري است
 
كه در اين كاشي كوچك متراكم شده است
 
مي برد جانب فرغانه و فرخار مرا
 
* * *
اين چه حزني است كه در همهمه كاشيهاست
 
جامه سوگ سياووش به تن پوشيده است
 
اين طنيني كه سرايند خموشيها، در عمق فراموشيها
 
و به گوش آيد از اين گونه به تكرار مرا
 
* * *
 
گرد خاكستري حلاج و دعاي ماني
 
شعله آتش كركوي و سرود زرتشت
 
پورياي ولي آن شاعر رزم و خوارزمي
 
مي نمايند در اين آينه رخسار مرا
 
* * *
 
تا كجا مي برد اين نقش به ديوار مرا؟
 
تا درودي به سمرقند چو قند
 
و به رود سخن رودكي آن دم كه سرود
 
كس فرستاد به سر اندر عيار مرا
 
* * *
 
شاخ نيلوفر مرواست گه زادن مهر
 
كز دل شط روان شنها
 
مي كند جلوه از اين گونه به ديدار مرا
 
* * *
 
سبزي سرو قد افراشته كاشمر است
 
كز نهان سوي قرون
 
مي شود در نظر اين لحظه پديدار مرا
 
* * *
 
چشم آن آهوي سر گشته كوهي است هنوز
 
كه نگاه مي كند از آن سوي اعصار مرا
 
* * *
 
بوته گندم روييده بر آن بام سفال
 
باد آورده آن خرمن آتش زده است
 
كه به ياد آورد از فتنه تاتار مرا
 
* * *
 
كيميا كاري و دستان كدامين دستان
 
گسترانيده شكوهي به موازات ابد
 
روي آن پنجره با زيور عريانيهاش
 
كه گذر مي دهد از روزن اسرار مرا
 
* * *
 
نقش اسليمي آن طاق نماهاي بلند
 
و آجر صيقلي سر در ايوان بزرگ
 
می شود بر سر، چو صاعقه، آوار مرا
 
و آن كتيبه كه بر آن نام كس از سلسله اي
 
نيست پيدا و خبر مي دهد از سلسله كار مرا
 
* * *
 
عجبا كز گذر كاشي اين مزدك پير
 
هوس كوي مغان است دگر بار مرا
 
گر چه بس ناژوي واژونه در آن حاشيه هاش
 
مي نمايد به نظر
 
پيكر مزدك و آن باغ نگونسار مرا
 
استاد شفیعی کدکنی

*.عکس از م.ا.محب علی است. اصفهان/تابستان ۸۷.